.: آشنایی با جلسات شرح مثنوی :.


 

ثبت‌نام در خبـرنامه

 

برای عضویت در خبرنامه، آدرس دقیق ایمیل خود را در کادر زیر وارد کرده و دکمهٔ عضویت را کلیک کنید:

ایمیل شما:

در کمتر از یک دقیقه ایمیلی از طرف سایت گوگل برایتان فرستاده می‌شود که باید لینکی که در آن هست را کلیک کنید تا عضویت شما تأیید(ثبت) شود. بدین ترتیب در لیست خبرنامهٔ سایت قرار می‌گیرید و هرگونه خبر جدید و اطلاعات جلسهٔ آنلاین یا هر برنامهٔ تازه‌ای که ارائه شود، از طریق ایمیل‌تان به اطلاعتان خواهد رسید.

» اگر ایمیلی از طرف گوگل دریافت نکنید بدین معنی است که آدرس ایمیل خود را صحیح وارد نکرده‌اید.

» پس از ثبت عضویت، آدرس ایمیل Panevis.Newsletter@Gmail.com را به بخش Contacts سرویس ایمیل خود اضافه(Add) نمائید. در غیر اینصورت ممکن است ایمیل‌های خبرنامه را دریافت ننمایید.


لوگوی جلسات

 
 

نظرسنجی


پیـوندها

تازه‌ترین خبرنامه آرشیو آنلاین جلسات شرح مثنوی معنوی
 سفارش DVD آرشیو جلسات شرح مثنوی
راهنمای جامع برنامهٔ Paltalk
صفحهٔ جلسات شرح مثنوی در facebook
سایت محمدجعفر مصفا

 
کلوب مثنوی معنوی مولانا
معرفی کتاب، CD ، مقاله، سایت و وبلاگ
 
کتابخانه شعر
رادیو حافظ

رادیو سعدی
رادیو مولانا
کتاب‌های صوتی خودشناسی

 لغتنامه فارسی به فارسی
 
صفحه اصلی کل جلسات (مولانا، حافظ، سعدی ...)
 

آرشیو صوتی و متن
 
بروی کلمهٔ "مثنوی معنوی" کلیک کنید:


 
 


پادکست جلسات شرح مثنوی معنوی مولانا

بروی تصویر iPod کلیک کنید:



سفارش DVD تمامی جلسات برگزار شدهٔ شرح مثنوی

بروی تصویر DVD کلیک کنید:



اهدای کمک به برنامه‌ها

بروی کلمهٔ Donate کلیک کرده و توضیحات را بخوانید:


تماس با ما

برای ارتباط با تیم گردانندهٔ جلسات، پیام خود را به آدرس زیر ایمیل نمایید:

کلوب جلسات شرح مثنوی در سایت facebook :


جستجو

در متن داستان‌ها و غزلیات


Share
 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

<---- برای شنیدن توضیحات مربوط به جلسات آنلاین شرح مثنوی و غزلیات مولانا بر روی دکمهٔ پخش کنار صفحه کلیک کنید
 


 

 

 

   

» معرفی: این وبلاگ جهت مدیریت جلسات اینترنتی(تله‌کنفرانس) شرح و تفسیر داستانهای مثنوی معنوی مولانا و نیز شرح غزلیات شمس تبریزی(دیوان شمس) است. این جلسات از سال 2003 میلادی بصورت Online در سرویس‌های مخصوص تله‌کنفرانس مانند Paltalk ، Yahoo Messenger ، inSpeak ، FarToFar و Woozab برگزار می‌شد و علاقمندان از ایران، اروپا، امریکا، کانادا، استرالیا، هندوستان، روسیه و کشورهای دیگر بشکل Online حضور می‌یافتند. آرشیو تمامی جلسات برگزار شده بصورت صوتی (mp3) و نیز متن (pdf) در صفحهٔ آرشیو قرار دارد و می‌توانید بصورت رایگان آنها را دانلود نموده و استفاده نمایید.

   در ماه مارس سال 2008 بعلت ضعیف شدن شدید خط اینترنت در ایران برگزاری این جلسات بصورت Online برای مدتی متوقف شد و بمدتی برنامه‌ها بشکل ارسال خبرنامه ارائه گردید و چندین جلسه بصورت Offline برگزار شد. اما از جلسه 101 به بعد، برنامه‌ها دوباره بشکل Online برگزار می‌شوند. بدین شکل که: ابتدا در خبرنامه جلسات عضو می‌شوید، سپس هر هفته یا هر ده روز یکبار به ایمیل شما خبرنامه فرستاده می‌شود و در این خبرنامه، توضیحات، دستور کار و برنامهٔ جلسهٔ آنلاین، روز و زمان برگزاری جلسه و نحوهٔ شرکت در جلسهٔ آنلاین همه آورده می‌شود. نمونهٔ خبرنامه‌های ارسال شده برای اعضاء را در صفحهٔ تازه‌ترین خبرنامه(در قسمت آرشیو آن) می‌توانید ببینید.


»
عضویت در خبرنامه: بنابراین جهت استفاده و ارتباط با این برنامه‌ها، لازم است در خبرنامه(Newsletter) عضو شوید: جهت عضویت، در سمت راست این صفحه، در قسمت خبرنامه،  یا در کادر پایین، آدرس email خود را بدقت وارد نمایید، و آنگاه دکمهٔ "عضویت" را کلیک نمایید:
 
ایمیل دقیق شما:


سپس در کمتر از یک دقیقه ایمیلی از طرف سایت گوگل برایتان فرستاده می‌شود که باید لینکی که در آن هست را کلیک کنید تا عضویت شما تأیید(ثبت) شود.(اگر ایمیلی از طرف گوگل دریافت نکنید بدین معنی است که آدرس ایمیل خود را صحیح وارد نکرده‌اید.) بدین ترتیب در لیست خبرنامهٔ سایت قرار می‌گیرید و هرگونه خبر جدید و جلسه آنلاین یا هر برنامهٔ تازه‌ای که ارائه شود، از طریق پست الکترونیکتان به اطلاعتان خواهد رسید.
 

  پس از تأیید ایمیل عضویت در خبرنامه، لازم است برای اینکه مطمئن شوید ایمیل‌های خبرنامه در فولدر Spam ، Bulk یا Junk ایمیل‌تان نرود، آدرس ایمیل Panevis.Newsletter@Gmail.com را به بخش Contacts سرویس ایمیل خود اضافه(Add) نمایید.
 
توجه: عضویت به روش فوق، بصورت اتوماتیک است و توسط سایت گوگل انجام می‌شود. اگر نمی‌توانید بوسیله روش فوق عضو شوید، می‌توانید یک ایمیل با موضوع Molana Newsletter به آدرس Panevis.Newsletter@Gmail.com ارسال نمایید تا شما را عضو کنیم.

   خبرنامه‌ها معمولاًً هر دو هفته یکبار، چهارشنبه یا پنجشنبه،‌ و با عنوان Newsletter از طرف Panevis به ایمیل شما ارسال می‌شود. چنانچه آنها را در فولدر Inbox خود دریافت نمی‌کنید، فولدر Spam ، Bulk یا Junk خود را چک نمایید.
نمونهٔ خبرنامه‌های ارسال شده برای اعضاء را در صفحهٔ تازه‌ترین خبرنامه(در قسمت آرشیو آن) می‌توانید ببینید.
 
» آرشیو جلسات برگزار شده: اعضای جدید، حتماْ فایل صدای جلسات گذشته (بخصوص جلسهٔ اول تا دوازدهم) را گوش دهند. مباحث این جلسات بهم مرتبطند. آرشیو فایل‌های صوتی جلسات گذشته همراه با متن اشعار مورد شرح و تفسیر، در صفحهٔ آرشیو آمده است. به صفحهٔ آرشیو مراجعه نموده  و فایل‌ها را دانلود نمائید و بوسیله هر گوشی مبایل، mp3 player یا هر دستگاه و برنامه پخش‌کننده mp3 می‌توانید از فایل‌های صوتی استفاده نمائید. DVD کامل آرشیو را نیز می‌توانید از طریق صفحهٔ آرشیو سفارش دهید.
 
 
توصیه: از بخش "پیوندها" در ستون سمت راست صفحه حتماً دیدن کنید. همچنین اطلاعات مفید زیادی دربارهٔ این جلسات در ستون سمت راست همین صفحه آورده شده است.

 
 
 
 

 
>---------------========--------------<
 
توضیحات کلی دربارهٔ استفاده از برنامه‌ها: بروی دکمهٔ پخش صدا کلیک کنید.
 
 

      فایل‌های صوتی هر جلسه، چند روز بعد از برگزاری آن، در صفحهٔ مخصوص آن جلسه و نیز در صفحهٔ آرشیو قرار داده می‌شوند.
 
>-----------===============================================----------<

 

جلسهٔ صد و پنجاه و دوم:

   این جلسه در تاریخ شنبه(شب یکشنبه) 3 مارس 2012 (13 اسفند 90) برگزار گردید. جزئیات بیشتر را در خبرنامهٔ این جلسه بخوانید.
 
   دوستان تازه‌وارد، قبل از شرکت در جلسات آنلاین، فایل‌های جلسات ابتدایی و نیز صفحهٔ مقدمهٔ جلسات را گوش دهند و بخوانند.

 
 
مهم: جلسات در برنامهٔ Paltalk برگزار می‌گردد. راهنمای جامع برنامهٔ پالتاک را با کلیک بروی اینجــا می‌توانید بخوانید. اگر قبلاً برنامه پالتاک را نصب کرده بودید، لازم است آن را دوباره دانلود و نصب کنید. این برنامه update شده است.
 

--------


»
برنامهٔ این جلسه: 

   شرح و تفسیر ابیاتی از دفتر پنجم مثنوی معنوی مولانا (بیت 986 به بعد) با موضوعیت هستی و نیستی

 

      + متن ابیات مثنوی مورد بررسی در این جلسه، ذیلاً آورده شده است.


»
شنیدن و دانلود فایل‌های صوتی این جلسه:
 

لینکهای مستقیم فایلهای این جلسه:         .: بخش اول :.           .: بخش دوم :.           .: بخش سوم :.



اگر از طریق جعبهٔ فوق یا لینکهای مستقیم موفق به دانلود نشدید، با مراجعه به
صفحهٔ آرشیو می‌توانید فایل‌ها را دانلود کنید. -> صفحهٔ آرشیو
 



»» متن داستان این جلسه:

     + متن ابیات مثنوی مورد بررسی در این جلسه، ذیلاً آورده شده است. پس از خواندن ابیات، در صورت تمایل، نظر و تفسیر خود را از طریق بخش "پیام‌ها و نظرات" در پایین صفحه، ارسال نمائید.

 

دفتر پنجم بيت 986 به بعد

          باز مى‌‏گردند چون استارها            نور آن خورشيد زين ديوارها

         پرتو خورشيد شد وا جايگاه            ماند هر ديوار تاريك و سياه‏

         آن كه كرد او در رخ خوبانت دنگ      نور خورشيد است از شيشه‌‏ى سه رنگ‏

         شيشه‌‏هاى رنگ رنگ آن نور را       مى‌‏نمايند اين چنين رنگين به ما

         چون نماند شيشه‌‏هاى رنگ رنگ     نور بى‌‏رنگت كند آن گاه دنگ‏

         خوى كن بى‌‏شيشه ديدن نور را      تا چو شيشه بشكند نبود عمى‏

         قانعى با دانش آموخته                 در چراغ غير چشم افروخته‏

         او چراغ خويش بربايد كه تا            تو بدانى مستعيرى نى فتا

         صوفييم و خرقه‌‏ها انداختيم            باز نستانيم چون درباختيم‏

         ما عوض ديديم آن گه چون عوض     رفت از ما حاجت و حرص و غرض‏

         ز آب شور و مهلكى بيرون شديم     بر رحيق و چشمه‌‏ى كوثر زديم‏

         آن چه كردى اى جهان با ديگران      بى‌‏وفايى و فن و ناز گران‏

         بر سرت ريزيم ما بهر جزا               كه شهيديم آمده اندر غزا

         تا بدانى كه خداى پاك را               بندگان هستند پر حمله و مرى‏

         سبلت تزوير دنيا بر كنند                خيمه را بر باروى نصرت زنند

         اين شهيدان باز نو غازى شدند       وين اسيران باز بر نصرت زدند

         سر بر آوردند باز از نيستى             كه ببين ما را گر اكمه نيستى‏

         تا بدانى در عدم خورشيدهاست     و انچه اينجا آفتاب آن جا سهاست‏

         در عدم هستى برادر چون بود        ضد اندر ضد چون مكنون بود

          يُخْرِجُ الْحَيَّ مِنَ الْمَيِّتِ بدان           كه عدم آمد اميد عابدان‏

         مرد كارنده كه انبارش تهى است     شاد و خوش نه بر اميد نيستى است‏

         كه برويد آن ز سوى نيستى           فهم كن گر واقف معنيستى‏

         دم به دم از نيستى تو منتظر          كه بيابى فهم و ذوق آرام و بر

         نيست دستورى گشاد اين راز را      ور نه بغدادى كنم ابخاز را

         پس خزانه‌‏ى صنع حق باشد عدم     كه بر آرد زو عطاها دم به دم‏

         مبدع آمد حق و مبدع آن بود           كه بر آرد فرع بى‌‏اصل و سند

 

مثال عالم هست نيست نما و عالم نيست هست نما

          نيست را بنمود هست و محتشم     هست را بنمود بر شكل عدم‏

         بحر را پوشيد و كف كرد آشكار         باد را پوشيد و بنمودت غبار

         چون مناره‌‏ى خاك پيچان در هوا        خاك از خود چون بر آيد بر علا

         خاك را بينى به بالا اى عليل            باد را نى جز به تعريف دليل‏

         كف همى‌‏بينى روانه هر طرف          كف بى‌‏دريا ندارد متصرف‏

         كف به حس بينى و دريا از دليل       فكر پنهان آشكارا قال و قيل‏

         نفى را اثبات مى‌‏پنداشتيم              ديده‏‌ى معدوم بينى داشتيم‏

         ديده‌‏اى كاندر نعاسى شد پديد        كى تواند جز خيال و نيست ديد

         لاجرم سر گشته گشتيم از ضلال     چون حقيقت شد نهان پيدا خيال‏

         اين عدم را چون نشاند اندر نظر       چون نهان كرد آن حقيقت از بصر

         آفرين اى اوستاد سحر باف             كه نمودى معرضان را درد صاف‏

         ساحران مهتاب پيمايند زود             پيش بازرگان و زر گيرند سود

         سيم بربايند زين گون پيچ پيچ           سيم از كف رفته و كرباس هيچ‏

         اين جهان جادوست ما آن تاجريم      كه از او مهتاب پيموده خريم‏

         گز كند كرباس پانصد گز شتاب          ساحرانه او ز نور ماهتاب‏

         چون ستد او سيم عمرت اى رهى    سيم شد، كرباس نى، كيسه تهى‏

         قل اعوذت خواند بايد كاى احد          هين ز نفاثات افغان وز عقد

         مى‌‏دمند اندر گره آن ساحرات          الغياث المستغاث از برد و مات‏

         ليك بر خوان از زبان فعل نيز             كه زبان قول سست است اى عزيز

         در زمانه مر ترا سه همرهند             آن يكى وافى و اين دو غدرمند

         آن يكى ياران و ديگر رخت و مال      و آن سوم وافى است و آن حسن الفعال‏

         مال نايد با تو بيرون از قصور            يار آيد ليك آيد تا به گور

         چون ترا روز اجل آيد به پيش           يار گويد از زبان حال خويش‏

         تا بدين جا بيش همره نيستم         بر سر گورت زمانى بيستم‏

         فعل تو وافى است زو كن ملتحد      كه در آيد با تو در قعر لحد

 

---
غزل شماره 506 از دیوان شمس:

کار من اینست که کاریم نیست              عاشقم از عشق تو عاریم نیست
تا که مرا شیر غمت صید کرد                  جز که همین شیر شکاریم نیست
در تک این بحر چه خوش گوهری             که مثل موج قراریم نیست
بر لب بحر تو مقیمم مقیم                     مست لبم گر چه کناریم نیست
می رسدم باده تو ز آسمان                   منت هر شیره فشاریم نیست
باده ات از کوه سکونت برد                     عیب مکن زان که وقاریم نیست
ملک جهان گیرم چون آفتاب گر چه          سپاهی و سواریم نیست
گر چه ندارم به جهان سروری                 دردسر بیهده باریم نیست
بر سر کوی تو مرا خانه گیر                     کز سر کوی تو گذاریم نیست
همچو شکر با گلت آمیختم                    نیست عجب گر سر خاریم نیست
قطب جهانی همه را رو به توست            جز که به گرد تو دواریم نیست
خویش من آنست که از عشق زاد           خوشتر از این خویش و تباریم نیست
چیست فزون از دو جهان شهر عشق       بهتر از این شهر و دیاریم نیست

                              گر ننگارم سخنی بعد از این
                            نیست از آن رو که نگاریم نیست
 



نظرات دوستان:

» برای نوشتن نظرتان درباره داستان یا غزل یا هر موضوع مرتبط با این جلسه، به قسمت "پیامها و نظرات" در همین صفحه(پایین‌) مراجعه کنید.



دلبر:

پس خزانه‌‏ى صنع حق باشد عدم
كه بر آرد زو عطاها دم به دم
شاید بیت بالا اشاره به سکوت دارد یعنی کیفیتی که ذهن آرام است و انسان دم به دم حالات خوشی را تجربه میکند

گر چه ندارم به جهان سروری
دردسر بیهده باریم نیست
شاید این بیت میگوید کسی که اهل پندارهای ذهنی نیست و تلاشی برای کسب اعتباریات نمیکند
درست است که به ظاهر چیزی ندارد و مثلا اعتبار و مقبولیتی ندارد ولی غم و غصه هم ندارد! چون درگیر افکار ذهنی نیست!
به نظرم حرف مولانا این است که اصل بر رها بودن است
اگر انسان رها باشد بگو دوست نداشته باشد. سواد نداشته باشد. مقبولیت نداشته باشد. ارزش نداشته باشد. سواد و شغل پرارزش نداشته باشد. کسی او را دوست نداشته باشد و خلاصه به جهان سروری نداشته باشد


ایکیا:

سلام دوستان
من چیزی رو که فهمیدم میگم اما نمیدونم درسته یا نه
امید به خدا مینویسیمش
به نظر من شیشه ذهن ماست
یعنی ما میخاهیم با ذهنمون حقیقت رو ببینیم ولی اونی رومیبینیم که از ذهنمون گذشته و رنگ ذهن رو به خودش گرفته
شاید به همین دلیل هم هست که حقیقت اینقدر پنهانه
و ایضا بوجود امدن مکتبهای مختلف همون تعبیرهای ذهنی افرادیه که اون مکتب رو اداره میکنن
چون در فطرت ما حقیقت وجود داره اما این ماییم که به اشتباه میخایم با فکر اون رو درک کنیم که نه تنها درک نمیکنیم بلکه ازش دورترو دورتر میشیم
یک جمله ای هست میگن راه اشتباه رفتن از ایستادن بدتره چون ورود به راه اشتباه گم کردن شروع راه هم هست
بعد میگه که از عدم و نیست شدن و مرگ بر خود منتظر فهم و ذوق مستمر باش
بعد با یه مثال قشنگ اینو توضیح میده
میگه یه کشاورز که ته مونده انبارش رو میکاره و انبارش روخالی میکنه امیدش اینه که از این نیستی و از این دادن ذخیرش برداشت کنه
شاید منظور اینه که وقتی همه هستیه خودساخته و خیالی خود روزیر پا گذاشتیم چشمه ها به رومون باز بشن
و در ادامش هم میگه که اگر نیست باشیم و مرگ بر نفس کنیم کار حضرت حق اینه که از نیستی عطاهارو دایمی به سمت ما روانه کنه
گویی نیستی کلید اصلی جاری شدن آب درونمون باشه
چیزی که به ذهنم رسید اینه که رودخانه از کوه و زمینی که بالای رودخانس خاک کمتری داره و پست تره ولی همین پستیش باعث میشه که دایما آب درونش جاری بشه و در حرکت باشه.
امیدوارم مفید باشه
در پناه حق


تبکم:

با سلام ....

شيشه‌‏هاى رنگ رنگ آن نور را مى‌‏نمايند اين چنين رنگين به ما

چون نماند شيشه‌‏هاى رنگ رنگ نور بى‌‏رنگت كند آن گاه دنگ‏

قانعى با دانش آموخته در چراغ غير، چشم افروخته‏

شیشه‌های رنگارنگ، تاثیرات متنوع ذهن بر حواس ظاهر هستند که حجاب دیدن نور بیرنگ و یگانه حقیقت میشوند ... ما به تدریج با حواسی که عادت میکند از دریچه محدودیتهای ذهن بنگرد، توان درک و دریافت نو به نو زندگی و حیات را از دست میدهیم و به شکل محدودی از شیوه‌ی زندگی در دنیا عادت میکنیم و اگر در فرصت باقی عمر، به توانائی دیدن نور حقیقت ( نور بیرنگی ) دست پیدا نکنیم ، در جهان پس از مرگ نابینا و گمراه خواهیم بود....
که در تفسیر بیرونی اشاره به شکل گیری دانش خامی دارد که از شنیدن و خواندن مطالب و یافته‌های دیگران حاصل میکنیم و به واسطه آنها به این گمان دچار میشویم که به نور و حقیقت درونی خود دست پیدا نموده‌ایم .... و حقیقت خود راشناخته‌ایم ..... در حالیکه هنوز و به شکلی تازه گرفتار رنگارنگی دانسته‌ها و بازیهای ذهن خود هستیم ...

مرد كارنده كه انبارش تهى است شاد و خوش نه بر اميد نيستى است‏

كه برويد آن ز سوى نيستى فهم كن گر واقف معنيستى ‏

در عدم و نبودن خود است که درهای حقیقت و هستی نو شونده باز میگردد .... تو انبار داشته‌های ذهنی خود را همچون کشاورزی که همه بذرهای خود را بر زمین می‌افشاند خالی کن و پس از آن از این عدم و نداشتن همچون دانه‌ای که از خاک سر برمیزند خوشه‌چین خواهی بود ... و این معنی استخراج زندگی از مرگ یعنی استخراج حقیقت از عدم و خالی بودن ذهن است ... یخرج الحی من المیت
پس خزانه‌‏ى صنع حق باشد عدم كه بر آرد زو عطاها دم به دم‏
مبدع آمد حق و مبدع آن بود كه بر آرد فرع ، بى‌‏اصل و سند

حقیقت تکرار دانسته‌های قبلی و محفوظات ذهنی نیست .... بلکه مبتنی بر ندانستگی و برآیند یک وجود متکی بر خود اصیل می‌باشد ..... یعنی از ترکیب برخوردهای بیرونی و داشته‌های ذهنی تنها به یک نتیجه منطقی می‌رسیم ( مثل همین نظری که بنده در اینجا ارائه داده‌ام ) .... باید با قرار گرفتن در کیفیت سکوت ذهنی ، قادر به بازتاب حقیقت شویم .... در آنصورت نیاز به شرح و گفت نیست چون حقیقت صورتی عملی پیدا میکند و خود گویا می‌شود ...

مثال عالم هست نيست نما و عالم نيست هست نما .....

اين جهان جادوست ما آن تاجريم كه از او مهتاب پيموده خريم‏

گز كند كرباس پانصد گز شتاب ساحرانه او ز نور ماهتاب‏

چون ستد او سيم عمرت اى رهى سيم شد، كرباس نى، كيسه تهى

( نور مهتاب یا کرباس سفیدی که جهان گذران همچون ساحری، با چشم بندی ، در مقابل سیم و زر عمر به ما میفروشد ، پرتویی عاریتی از خورشید حقیقت است و سمبل ارزشها و مرتبه‌های اعتباری و ذهنی است که برای آن سرمایه عمر را هدر داده‌ایم ) ....

از این قسمت به بعد مولانا ضمن برشمردن اشکالاتی که در شیوه برخورد با دنیا و دریافت انسان از هستی و هدر دادن سرمایه عمر وجود دارد، توصیه‌های برای عملکرد صحیح ارائه میدهد :
علاوه بر قول و درخواست و دعا که سمبل جستجو و کسب اطلاع و آگاهی میباشد، مولانا اشاره به فعل و عمل میکند و میگوید :
در طول عمر سه همراه داری که دوتا از آنها در نهایت به تو وفادارنخواهند بود ( یاران و رخت ومال ) و سومی که تنها همراهی است که همیشه و در هر مرحله حیات همراهت میماند افعال ( کردار) تو هستند .....
بنابراین یاران سمبل حواس ششگانه‌اند که از ابتدای زندگی دنیوی همراه ما هستند .... و در هنگام مرگ جسمانی از ما جدا میشوند ... رخت و مال، آنچه از دانستنیهای ذهن و حافظه است که همچون مال و دارائی آنها را در طول دوران حیات بدست می‌آوریم .. و چون تعلق به جسم و سلولهای مغز دارند پس از مرگ حیات سلولی از بین میروند .... و افعال، به کار بردن دانش خودشناسی و عجین کردن آن در وجود خویش است به صورتی که از دایره تنگ و محدود ذهن و نفس خارج شده و به من حقیقی خود دست پیدا کنیم و به این ترتیب در جهان حقیقت شناسا شویم .

ممنون



سان شان:
باسلام و احترام
آدمی که اسیر هویت فکریست دنیای بیرون و ذهن را که بصورت شیشه های رنگ وارنگ و با نام ها و شکلهای مختلف بر وی جلوه گر شده واقعی پنداشته و هستی آنها را از خودشان میداند درحالیکه این عالم پرتو حقیقت درون خودش بوده و جز خیال و سایه و عکس نبوده و وجود حقیقی و واقعی ندارد. عالم را آنچنان واقعی می پندارد که برای متصرف شدن این دارائی های خیالی و هست وش ، سرمایه واقعی عمر را میدهد و سایه می خرد و متوجه نیست که حقیقت به آنها چنین جلوه ای را داده است که اگر روزی حقیقت این قفس تن را رها کند جز کوری و تیرگی و ظلمت چیز دیگری از این جهان باقی نمی ماند چرا که همین تصورات و توهمات نیز با بیزاری او را ترک میکنند. اما اگر انسان، عالم القائات و تخیل و توهم و تصاویر و وسوسه های ذهنی را ترک گفته از شر آنها به احتماء و بی اندیشگی و سکوت پناه ببرد، نیستی و عدم را در درون تجربه کرده و بر نفس خود بمیرد پیش از آنکه به مرگ واقعی جسمانی گرفتار شود، می تواند به خیال وش بودن این جهان پی برده وبا حقیقت باطن عالم که اکنون از چشمان او نهان است ، همنشین شود


-------
 

 


 

---------

Share

»
در صورتیکه دربارهٔ مطالب این جلسه نظری دارید، می‌توانید در قسمت "پیام‌ها و نظرات" (در پائین) نظرتان را بنویسید.
 

 
» اگر سئوالی دارید، لطفاً قبل از ارسال سئوالتان، به بخش "پیوندها" در ستون سمت راست صفحه مراجعه نمائید.
   

» اگر برای تهیه DVD جلسات شرح مثنوی سئوال دارید، لطفاً فقط از طریق صفحه سفارش DVD اقدام کنید. توضیح کامل داده شده است.
 

                                                                                              -------

پیام‌ها و نظرات:

 شما می‌توانید بوسیلهٔ فرم زیر پیام و نظر خود درباره این برنامه را بنویسید. سپس دکمهٔ Submit را کلیک کنید:

نام:
آدرس ایمیل(لطفاً بدقت وارد نمایید):
متن پیام:


 

برای دانلود فایلهای صوتی و متن جلسات گذشته، به صفحه‌ی آرشیو مراجعه نمایید.

 
 

اطلاعات مرتبط:

» فایل‌ متنی خلاصه‌برداری جلسات اول تا سیزدهم، توسط خانم سوگند:  

» معرفی لینک "مقدمهٔ جلسات شرح مثنوی" تهیه شده توسط آقا و خانم اسلامی:

دوستان تازه‌وارد حتماً لینک فوق را مطالعه نمایند.

 

---------

 جلسات پیش:

 
»
دانلود تمامی فایل‌های صوتی جلسات گذشته از طریق مراجعه به صفحهٔ آرشیو: به این صفحه مراجعه نماييد:

 

 

» برای سفارش  DVD مجموعه فایل های صوتی(mp3) و متن(pdf) جلسات گذشته، اینجا کلیک کنید.

روی تصویر DVD کلیک کنید:

 

---------
 

 

.: پیـوندها :.
 
 

---------

 

.: تماس با ما :.
 
برای ارتباط با گردانندهٔ جلسات، پیام خود را به آدرس زیر ایمیل نمایید:
 
 
همچنین می‌توانید در گروه این جلسات در سایت فیس‌بوک عضو شوید: